- فرو گرفتن
- احاطه کردن، محاصره کردن، گرداگرد کسی یا چیزی را گرفتن، در میان گرفتن، اشغال کردن، تصرف کردن
معنی فرو گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو
- فرو گرفتن
- در دست گرفتن بدست گرفتن، تصرف کردن، پایین آوردن، توقیف کردن بازداشتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرو گرفتن، چیزی را به رهن گرفتن، گرو کردن
یاد گرفتن، آموختن، گرفتن، تصرف کردن
برداشتن، احاطه کردن
برداشتن، احاطه کردن
تصرف و احاطه کردن
چیزی یا شخصی را بعنوان رهن گرفتن رهن ستدن مقابل گرو دادن
بستن روی خود، حجاب بر چهره انداختن
فروشدن، پایین رفتن، درون چیزی رفتن
بزیر رفتن پایین رفتن، غوطه ور شدن، نفوذ کردن داخل شدن
Indulge
se entregar, amolgar
потворствовать , вмятина
sich hingeben, eindrücken
oddać się, wgniecenie
впадати в розкіш , вмятина
consentir, abollar
se livrer, enfoncer
indulgere, ammaccare
zich overgeven, deuken
लिप्त होना , धक्के से नुकसान पहुँचाना
memanjakan, penyok
افار , دفع
빠지다 , 움푹 들어가다
לפנק , שקע
沉溺 , 凹陷
甘やかす , へこませる
şımartmak, çökertmek
kujitosa, kupinda
หลงระเริง , บุ๋ม
বিলাসিতা করা , গর্ত করা
عیش کرنا , گڈمڈ ہونا
دوختن
شعله ور شدن، مشتعل شدن، اشتعال